• پنج‌شنبه 24 شهریور 1401 :: 06:10

افرادی که فضول هستند، اما خودشان این نکته را قبول ندارند، بیش از هر شخصی باعث رنجش اطرافیان می‌شوند.

خواندنی

چرا در زندگی دیگران فضولی می کنیم؟

«همه ما عیب و ایراد داریم، همه ما در زندگی‌مان راز‌هایی داریم که نمی‌خواهیم کسی از آن سر در بیاورد، اما نمی‌دانم چرا بعضی‌ها اصرار دارند در زندگی دیگران کنجکاوی کنند؟ حالا همین‌ها چنان دو دستی زندگی‌شان را چسبیده‌اند که هیچ فردی نمی‌فهمد در زندگی‌شان چه می‌گذرد… پیشنهاد ما: دست کم ۴٠ روز، برای خودمان زندگی کنیم، کسی را قضاوت نکنیم، از کسی سوال‌های شخصی نکنیم… آن وقت ببینید چقدر انرژی مثبت وارد زندگی‌تان می‌شود.»

البته که این گلایه‌ها، حرف افراد بسیاری است و می‌تواند بهانه خوبی باشد تا از خودمان بپرسیم چه دلیل و انگیزه‌ای وجود دارد که در حریم خصوصی دیگران دخالت کنیم؟ علل شخصیتی و انگیزشی این کنش رفتاری چیست؟ چرا تمایل داریم در حریم خصوصی دیگران دخالت کنیم؟

نیاز به دیده شدن

نیاز به دیده شدن و قرار گرفتن در کانون توجه، یکی از مهم‌ترین و محوری‌ترین نیاز‌های روانی-اجتماعی انسان است. کسب لذتِ تسلط و تأیید شدن، یکی از دلایلی است که ما را به دخالت در حریم خصوصی دیگران ترغیب می‌کند. افراد فضول برای جلب توجه دیگران و دیده شدن، درباره موضوعات مختلف از جمله: ملاک‌های انتخاب همسر، تعداد دفعات ازدواج و سایر انتخاب‌های فردی دیگران که هیچ ربطی به آن‌ها ندارد، مدام ابراز نظر می‌کنند.

اگر شما هم در بیشتر موقعیت‌های مطرح شده، ابراز نظر می‌کنید تا در نگاه دیگران بد نام نشده‌اید در رفتار خود تجدیدنظر کنید، چون احتمال دارد در مسائلی دخالت کنیم که نه دستاوردی برای خودمان دارد و نه دردی را از صاحب مسئله دوا می‌کند.

افرادی با تیپ شخصیتی کنترل گر را بشناسید

کسانی هستند که همیشه می‌خواهند نقش اول را به عهده داشته باشند و مهم‌ترین فرد در یک جمع باشند. این افراد، شخصیتی کنترل‌گر دارند. اساسا همیشه می‌خواهند از همه چیز مطلع باشند؛ اطلاع داشتن از هر موضوعی یکی از بزرگ‌ترین لذت‌های زندگی این افراد است. آن‌ها درباره هر مسئله‌ای نظری دارند. شما یا باید خواسته خود را نادیده بگیرید و نظر آن‌ها را عملی کنید یا منتظر پیامد‌های قبول نکردن نظرشان باشید.

گذاشتن گمارده، تعقیب کردن، سوال و جواب کردن، بررسی تلفن و وسایل خصوصی دیگران از جمله ویژگی‌های بارز افرادی با این تیپ شخصیتی است. بهبود رفتار این افراد (غالبا از خود متشکر) توسط دیگران و با انعطاف پذیری خاصی باید انجام شود. فشار مستقیم بر این افراد، تاثیر وارونه‌ای برجا خواهد گذاشت.

چرا فضول‌ها قبول ندارند که فضول اند؟!

خواندنی

تئوری ذهن، عبارت است از «توانایی نمود دادن وضعیت‌های ذهنی از قبیل باورها، مقاصد، خواسته‌ها، وانمود کردن‌ها و دانش و … به خود و دیگران و همین‌طور درک این‌که دیگران نیز دارای باورها، خواسته‌ها و نیاتی متفاوت از ما هستند.» تئوری ذهن، به اهمیت پردازش‌های عالی شناختی در ساختار مغزی افراد، به خصوص قشر پیشانی و پیش پیشانی افراد اشاره دارد. اساسا به این پردازش‌ها، کارکرد‌های اجرایی گفته می‌شود. افرادی که فضول هستند، اما خودشان این نکته را قبول ندارند، بیش از هر شخصی باعث رنجش اطرافیان می‌شوند.

این افراد قبل از این که راجع به موضوعی سرک بکشند یا فضولی کنند، توانایی پاسخ به این سوالات را ندارند: فلان موضوع چقدر به ما مرتبط است؟ چرا و چقدر اهمیت دارد که در رابطه با فلان موضوع اظهار نظر کنم؟ پرس و جوی من چه چیزی را تحت‌ِتأثیر قرار می‌دهد؟ فضولی چه زیان یا منفعتی برای ما به همراه دارد؟ آیا می‌خواهیم یا می‌توانیم برای حل‌و‌فصل آن کاری انجام بدهیم؟ می‌خواهیم چه نقشی داشته باشیم؟ مشاور، همراه، منتقد، مانع، خبرچین و …؟ شاید بهترین روش برای اصلاح رفتار این افراد، مداخلات توان بخشی شناختی باشد. در این موقعیت پیشنهاد می‌شود حتما از یک متخصص کمک گرفته شود.

فضولی نکردن را تبدیل به فرهنگ کنیم

در انتها، روی صحبتم خطاب به افرادی است که گمان می‌کنند هرجا و هر لحظه باید درباره هر موضوعی، ابراز نظر کنند. لطفا این کار را نکنید! قرار نیست هرجا امکانی برای ابراز نظر مهیا بود، با احساس خردمندی، نظرات خودمان را منتشر کنیم. چه زندگی‌هایی که به دلیل دخالت نابه جای افراد و گل کردن حس فضولی از هم پاشیده است، چه خسارت‌های شدید اجتماعی، بزهکاری‌ها، رفتار‌های پر خطر و … که در اثر قضاوت نابه جای دیگران، حلاوت زندگی را به کام دیگران تلخ‌تر از سم کرده است. قضاوت و فضولی نکنید تا تبدیل به فرهنگی شود که شما را هدف فضولی و قضاوت قرار ندهند



دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.

رفتن به بالا