- دوشنبه 29 فروردین 1401 :: 12:15
برای آنکه بتوانیم به لزوم نگاه مردم به تغییرات فعلی دقتی ویژه داشته باشیم باید در ابتدا بدانیم که چرا بازشدن دامنه نوسان در بازار سهام از اهمیت بسیاری برخوردار است.
نبض بورس | بازشدن دامنه نوسان
اول از همه ذکر این نکته ضروری است که حتی با بازشدن دامنه نوسان به مثبت و منفی ۱۰ درصد بازهم نمیتوان گفت که دامنه نوسان برداشته شده است؛ چراکه قرار است همین قوانین فعلی در بازهای گستردهتر برای نوسان قیمتها در جریان باشد، با اینحال باید به این نکته نیز توجه کرد که با افزایش دامنه نوسان به ۱۰درصد که هدف نهایی این برنامه تا پایان ۱۴۰۱ است، میتوان انتظار داشت که اولا از صفهای خرید و فروش بیدلیل جلوگیری شود و هم فساد ناشی از پروژهشدن سهام در این بازار تا حد زیادی کاهش پیدا کند، چراکه وقتی امکان محدودشدن قیمتها در بازهای بازتر قرار بگیرد به همان میزان انباشتهشدن عرضه و تقاضا در بازار کم شده و در نهایت از بروز هیجانات مثبت و منفی در بازار اجتناب میشود.
آنچه که در سالهای اخیر در بازار سهام جریان داشت و حتی سبب شد تا در خلال سال۹۹ آن خاطره تلخ ریزش سنگین قیمتها را شاهد باشیم؛ محدودبودن دامنهنوسان نسبت به میزان نقدینگی وارد شده به این بازار بود که در نهایت به سقوط شاخصکل و قرارگرفتن سرمایه مردم عادی در معرض ریسک بالای زیان بود.
صدالبته که نمیتوان وضعیت فعلی بازار سرمایه و آنچه که در سالهای اخیر بر آن گذشته را صرفا ناشی از وجود محدودیت دامنه نوسان دانست؛ با این حال میتوان با اطمینان خاطرنشان کرد که چنین محدودیتهایی در ترکیبشدن با حجم مبنا توانستهاند اثرات سیاستهای اشتباه و مداخلات در بازارها را افزایش دهند.
بازشدن دامنه نوسان گامی برای همسو شدن با بازارهای جهانی
در حالحاضر نهتنها هیچ بازار مطرحی در دنیا از قانون دامنهنوسان به شکل موجود در ایران پیروی نمیکند، بلکه چیزی به اسم حجم مبنا نیز در آنها وجود ندارد، با اینحال هم حجم مبنا و هم دامنه نوسان جزو مواردی بودهاند که طی دهههای اخیر بدون هیچ مطالعهای در بازار سرمایه بهکار گرفته شدهاند و بدون آنکه کارآیی آنها اثبات شده باشد.
این مساله از آن جهت اهمیت دارد که با آرامش یافتن بازار سهام (منظور فاصله گرفتن از دوره رونق تورمی بازار طی سالهای ۹۷ تا ۹۹ و پس از آن رکود سنگین سال۱۴۰۰) میتوان انتظار داشت که به مانند سالهای ۹۳ تا ۹۶ فضا برای سفتهبازی در بازار سهام فراهم شود و از اینرو آنهایی که سعی دارند تا با ایجاد جو هیجانی در برخی از نمادها به اصطلاح آنها را پروژه کنند؛ کمکم خود را در میان شایعات و سیگنالهای ارائهشده در فضایمجازی نمایان کنند. بازشدن دامنهنوسان میتواند چنین نقشههایی را نقش برآب کند.
از سوی دیگر بازشدن دامنه نوسان در شرایط کنونی میتواند تاثیر اندکی بر جلوگیری از انباشت تقاضا یا عرضه در نمادهای مختلف داشته باشد. باز شدن حتی یکدرصدی دامنه سبب خواهد شد تا بهجای حداکثر نوسان ۱۰درصدی قیمتها در طول روز ۱۲درصد امکان نوسان وجود داشته باشد.
همین امر موجب خواهد شد تا بازار نیز به معیارهای کارآیی نزدیکتر شده و ریسک نقدشوندگی که عبارت است از احتمال کاهش امکان دسترسی به پول اختصاصیافته به سرمایهگذاری در یک دارایی کاهش یابد. با توجه به اینکه در صورت افزایش سفتهبازی در نمادها پول هوشمند قبل از همه وارد میشود و پیش از آنکه روند صعودی واژگون شود، کاهش مییابد، باید اینطور گفت که هرچه دامنهنوسان و خصوصا حجم مبنا کاهش یابد، امکان افتادن مردم عادی در تلهای که دیگران برای کسب سود گستردهاند کاهش مییابد، از اینرو موفقیت بازشدن دامنهنوسان به افزایش شانس موفقیت سهامداران خرد در بازار سهام خواهد انجامید. البته باید توجه داشت که این شانس زمانی برای آنها بیش از پیش در دسترس خواهد بود که بتوانند خود را با پیشنیازهای حضور در بازارهای مالی که همان داشتن دانش مالی و توجه به مدیریت ریسک است، وفق دهند، از اینرو حمایت افکار عمومی از قصد و مقصد فعلی سازمان بورس ضروری است، با اینوجود یک عامل وجود دارد که میتواند مسیر پیشرو را با خلل مواجه کند..
تصمیمات نظیر محدودکردن دامنهنوسان که در ابتدا تصور میشود ناجی بورس خواهد بود حاصل بهتری نداشت. چنین امری به وضوح نشان میدهد که اینبار نیز همسویی افکار عمومی بهخصوص خیل عظیم سهامداران حقیقی با قصد مسوولان سازمان بورس مبنیبر افزایش دامنهنوسان میتواند به موفقیت آن کمک شایانتوجهی داشته باشد. در این مورد آنچه که از اهمیت بسیاری برخوردار است اینکه اولا نباید به تغییرات کوچکی که در شرف وقوع است نگاهی ایدهآلی داشته باشیم. اگر قرار باشد به عنوان مثال هر دوماه یکدرصد به طرف منفی و مثبت حجم مبنا افزوده شود، باید بدانیم که تغییرات حاصله محسوس نخواهد بود، با اینحال در پایان میتواند گامی رو به جلو را برای بازار سهام رقم بزند.
ثانیا اگر اقدام یادشده بهنحوی موفقیتآمیز به اجرا دربیاید میتوان انتظار داشت که مسائلی نظیر حجم مبنا که هماکنون چندان موردتوجه سیاستگذاران بازار نیست هم بهعنوان یک مطالبه عمومی قابلیت پیگیری داشته باشد. این دو نکته به ظاهر ساده میتواند شرایطی را فراهم کند که به موجب آن مسیر توسعه بازار سهام هموار و تحولات آن گامبهگام با خرد جمعی و تجربه جهانی همسو باشد.
این امر میتواند معاملات در بورس و فرابورس را تا حد زیادی بهکارآیی نزدیک کرده و شرایط را برای بهبود اوضاع در آن فراهم کند، اما آنچه که در این میان مهم است؛ اینکه به مانند سالهای اخیر که انتظارات عمومی تاثیر بسیاری بر جهتگیری سیاستگذاران بازار سهام داشته، مساله به سمتی پیش نرود که در خلال آن شاهد پا پسکشیدن از طرح فعلی و در نتیجه مسکوتماندن افزایش دامنهنوسان باشیم.