- پنجشنبه 12 خرداد 1401 :: 03:28
نویسنده: فاطمه اسماعیلی
این روزها شاید بیشترین نگاه سرمایهگذاران به مذاکرات احیای برجام باشد. هر چند در هفتههای گذشته امید به حصول نتیجه مثبت در کوتاهمدت کمرنگ شده است اما هنوز نمیتوان از احیای توافق هستهای ناامید بود، از اینرو رفع تحریمها با احیای برجام یا تداوم شرایط فعلی اقتصادی و سیاسی که شاید سختتر از اکنون نیز باشد، دو سناریوی پیشروی تمامی مردم و ویژهتر سرمایهگذاران و بازار داراییها است. برندگان بورسی احیای برجام: در صورت احیای برجام و با عنایت به تغییر نگاه ساکنان تالار شیشهای به این مهم، میتوان امیدوار به اثرگذاری این رویداد مهم سیاسی و اقتصادی از سه مسیر بر وضعیت سودآوری شرکتها و رونق اقتصادی باشیم. نخستین مساله که در کوتاهمدت اتفاق میافتد، اتصال مجدد بانکها به شبکه سوئیفت است؛ موضوعی که میتواند هزینههای نقل و انتقال پول را برای شرکتها بهشدت کاهش دهد. بهعنوان مثال، در دوران تحریم شرکتها برای واردکردن محصولات باید کل هزینه را بهصورت نقدی و حتی با ارقامی بالاتر به دلیل حضور واسطههای سنگین، پرداخت میکردند. با تسهیل نقل و انتقالات پولی نهتنها امکان خریدها بهصورت السی وجود دارد، بلکه هزینههای واسطهها نیز حذف خواهد شد.
مسیر دیگری که گشایشهای هستهای برای صنایع کشور ایجاد خواهد کرد، ایجاد بازارهای جدید برای فروش است. تقریبا همه کارشناسان نسبت به پایینبودن نسبت تولید واقعی به ظرفیت تولید واقف هستند بهطوری که شاید بتوان گفت حدود ۳۰ تا ۴۰درصد ظرفیت تولید کشورمان در این مدت خالی مانده است، بنابراین با ایجاد بازارهای هدف جدید میتوان این ظرفیت خالی را پر کرد تا بنگاههای اقتصادی به سودآوری واقعی برسند. واضح است که یک بنگاه اقتصادی که با ۶۰درصد ظرفیت تولید فعالیت میکند، سودآوری چندانی ندارد و صرفا میتواند هزینههای متغیر خود را بپردازد، بنابراین حرکت به سمت استفاده کامل از ظرفیت تولید منجر به ورود شرکتها به محدوده سودآوری واقعی خواهد شد. این هدف مستلزم مدیریت درست و پویایی بیشتر بنگاههای اقتصادی خواهد بود و باید ارزیابی شود که فعالان اقتصادی کشور تا چه حد آماده این تحول هستند. از سوی دیگر، اجرای برجام بسیاری از مصرفکنندگان کشور را نیز از انتظار خارج کرده و در نتیجه ضعف تقاضا که در داخل نیز قابلرصد بود، میتواند به تدریج بهبود پیدا کند.
در پایان، ورود سرمایهگذاران خارجی به ایران موضوع بسیار مهمی است که بر اقتصاد کشورمان تاثیر قابلتوجهی دارد. فارغ از ریسکهایی که ورود سرمایهگذار خارجی میتواند داشته باشد، حضور آنها بهمعنای ارزآوری بیشتر، تامین سرمایه ارزانتر و حرکت به سمت بهرهوری بالاتر است. این فضای اقتصادی جدید میتواند از چند طریق سرمایههای خارجی را جذب کند. مسیر مناسب، نخست آن است که سرمایهگذاران بهصورت مستقیم (FDI) در طرحها و حتی در شرکتهای خصوصی سرمایهگذاری کنند. این مساله با بهاشتراکگذاشتن فناوری و سرمایه میتواند زمینه بهبود اقتصاد کشور را فراهم کند. مسیر دوم سرمایهگذاران مالیاند که بهطور خاص در زمینههایی مثل بازار سهام فعالیت میکنند. این افراد نیز با توجه به جذابیتهایی که در بورس تهران وجود دارد میتوانند نقدینگی بیشتری را در این بازار به گردش درآورند. همه این رویدادهای مثبت نیاز به همراهی دستهجمعی ارکان اقتصادی و بهویژه بازار سرمایه دارد تا بتوانند اثرات خود را بر بورس تهران بگذارند. همچنین، سرمایهگذاران باید توجه کنند این تحولات مستلزم زمان بوده و بهرهوری از این فضا نیازمند نگاه بلندمدت سرمایهگذاران است، با اینحال آنچه که کاملا مشخص است اینکه رفع تحریمها اثری میانمدت و بلندمدت بر رونق اقتصادی کشور دارد، بنابراین تحقق رشد سودآوری شرکتهای بورسی نیز زمانبر خواهد بود؛ پس نگاه کوتاهمدتی در تالار شیشهای در صورت تحقق این سناریو شاید چندان موفق نباشد.
چرخه باطل بورس در اقتصادی تورمی: اما سناریوی دیگر که کاملا برخلاف احتمال نخست است، عدمتوافق طرفین برای احیای برجام است. بیراه نیست اگر بگوییم در یکی دو هفته اخیر، ناامیدی از احیای برجام بود که سبب شد دلار به کانالهای بالاتر دست پیدا کند اما در بورس شاهد فضایی نیمهتعطیل، رکودی و البته قرمز باشیم.
ناگفته پیداست یکی از پیامدهای تحقق این سناریو، افزایش تورم خواهد بود تا بازار دیگر صاحبان سرمایه بهدنبال پناهگاهی برای جبران افت ارزش داراییهای خود باشند. رخدادی که میتواند بازهم بورسیها را به اصطلاح «تورمدوست» کند. نه اینکه اهالی این بازار واقعا تورم را دوست داشته باشند بلکه تحت چنین شرایطی درصدد برمیآیند تا از دارایی خود محافظت کنند تا کمترین گزند را از عواقب تورم و کاهش ارزش ریال ببینند. اگر نگاهی نیز به تحولات سه سالگذشته اقتصاد ایران بیندازیم، کشور در رویدادی نادر، دو موج بزرگ تورمی و کاهش ارزش پول ملی یکی در سال۹۷ و دیگری در سال۹۹ را پشتسر گذاشته و در سالگذشته و ماههای سپریشده از ۱۴۰۱ نیز از سایه تورم و رشد نقدینگی بالا در امان نمانده است. موجهای تورمی که بورس را نیز متاثر کرد تا شاهد حبابیشدن قیمتها باشیم. در صورت تکرار این مهم در سالجاری نیز «اخبار بد، برای بورسیها اخبار خوب محسوب میشوند»؛ چراکه اگر مذاکرات احیای برجام بیش از این به درازا کشیده شود یا به مانع مهمی برخورد کند، میتوان انتظار داشت که با تشدید فشارها بر دولت جهت پولیسازی کسریبودجه، انتظارات تورمی مجددا بالا بگیرند و بازار سهام نیز از این رهگذر در کوتاهمدت به شرایط رونق بازگردد. رونقی که شاید بازهم حبابیشدن سهام و البته بار دیگر رکودی طاقتفرسا و زجرآور را بهدنبال داشته باشد.