- چهارشنبه 25 آبان 1401 :: 09:29
اصل مهم سرمایه گذاری اعتماد است، اما تاکنون اعتماد به بورس برای سرمایهگذاری جلب نشده است تا دوباره سرمایه های خود را وارد بورس کنند.
اعتماد به بورس باز می گردد؟
بررسیها نشان میدهد که تحلیلگران حرفهای برای بررسی شرکتها، ابتدا به تحلیل متغیرهای بنیادی میپردازند. یکی از اصلیترین متغیرهایی که بر بورس تهران اثر میگذارد بازار کامودیتی است، زیرا بیش از دوسوم بورس تهران را سهمهایی تشکیل میدهند که بهنحوی از این بازار جهانی اثر میپذیرند. کارشناسان بر این باورند که شرایط کامودیتیها در آینده میتواند مناسب باشد، زیرا با توجه به آمارهای اقتصادی منتشرشده از آمریکا انتظار آینده خوبی را از آنها میتوان داشت. یکی دیگر از نکات بنیادی موردنظر تحلیلگران صورتهای مالی شرکتها بهشمار میرود. با بررسی نمادهای بورسی و فرابورسی میتوان متوجه شد که شرکتهای متعددی برخلاف انتظارات، تابستان خوبی را پشتسر گذاشته و توانستهاند نسبت به دوره مالی سالقبل رشد در فروش و سودآوری داشته باشند.
این مورد در کنار افت قابلتوجه قیمت سهام طی ماههای گذشته، سبب شد تا نسبت p/ e اکثر شرکتهای فعال در بازار سهام به محدوده پایینی برسد.
این دلایل چند مورد از دلایلی است که توانست در ماههای قبل موجبات رشد بورس تهران طی چند هفته گذشته را فراهم آورد، اما همانطور که گفته شد دلیل خروج پول افراد حقیقی که همچنان ادامه دارد، چیست؟ تعداد زیادی از کارشناسان دلیل این پدیده را عدماعتماد مردم به بازار و سیاستگذاران بیان میکنند. این دلایل میتوانند تا حدی درست تلقی شوند اما در مقابل این دیدگاه میتوان اینطور فرض کرد که علت اصلی فرار سرمایهها از بازار سهام، ناشی از آگاهی اندک بخش عظیمی از افراد فعال در بورس است. این موضوع در اکثر بازارها از جمله بازارهای جهانی نیز صادق است، اما هرچه یک بازار بیشتر رشد کند و به پیچیدگی آن افزوده شود، سطح آگاهی فعالان نیز بالاتر میرود. برای مثال در سالهای گذشته که گزارشهای مالی شرکتها بهراحتی قابلدسترس نبود، با منتشرشدن گزارشهای ماهانه شرکتها یا حتی گزارشهای فصلی، چند روز یا چند هفته زمان میبرد تا اثر آن گزارش در قیمت سهام شرکت مشاهده شود.
دلیل این آگاهی کم در گذشته ناشی از تکنولوژی پایین بود که هماکنون با بهبود فناوری تا حد زیادی جبران شدهاست. بهعنوان مثال در حالحاضر با منتشرشدن صورت مالی یک شرکت یا گزارش فعالیت ماهانه آن، پس از حداکثر چند ساعت، میتوان اثر آن گزارشها را بهوضوح در نوسان قیمت سهام مشاهده کرد.
یکی دیگر از مواردی که ناشی از میزان آگاهی فعالان بازار تلقی میشود اثر تغییر یک متغیر بر آینده بازار یا هر شرکت است. بهعنوان مثال میتوان سال۱۳۹۸ را مورد بررسی قرار داد. در آن سال متغیرهای کلان اقتصادی خبر از وجود شرایط مناسبی برای فعالیت در بازار سهام میدادند، اما با وجود اینکه نشانههای رشد بورس از ماهها قبل از ریزش سال۱۳۹۹ در آمارهای اقتصادی نمایان بود، به دلیل آگاهی کم مردم نسبت به بازار سهام، بیشترین ورود سرمایه به بورس هنگامی رخ داد که این بازار در اواخر روند صعودی بهسر میبرد، بنابراین آگاهی فعالان بازار نسبت به متغیرهای اثرگذار بر بورس و همچنین نحوه اثر این متغیرها از اهمیت خاصی برخوردار است. حال یکی از اقداماتی که میتواند باعث بهبود دانش مالی فعالان بازار شود، سرمایهگذاری در راستای افزایش آگاهی فعالان و همینطور تربیت تحلیلگران خبره است که در نهایت باعث میشود بورس تهران از عملکرد منطقیتری برخوردار شود. در این شرایط باید توجه داشت که افزایش اعتماد در بازار سهام که هماکنون بسیار بر آن تاکید میشود، اگرچه خواستهای درست و منطقی است اما در پس خود اطلاعات بسیار مهمی نیز دارد.
بررسی کمکها و اقدامات انجامشده برای بهبود اوضاع در بازار سهام طی سالهای گذشته حکایت از این واقعیت دارد که بسیاری از آنها مطابق با خواسته مردم بودهاست. این به خودی خود نکته خوبی ارزیابی میشود، اما باید توجه داشت که تمامی این مطالبات از دل آگاهی کارشناسان و بعضا مردم عادی درآمده و در نهایت بر عملکرد مردم اثر گذاشته است، از اینرو نباید این نکته را فراموش کرد که بهبود دانش مالی و آگاهی عمومی در حوزه بازار سرمایه نیز خود از جمله عواملی است که میتواند بر آینده بازار سهام اثر بگذارد و در نهایت به مطالبات عمومی شکل دهد.
با توجه به اینکه برخی از اقدامات اصلاحی و حمایتی انجامشده از سوی اقتصاددانها نکوهش شدهاست و برخی نیز بیحاصل تلقیشده، بدونشک در ادامه مسیر میتوان با افزایش سطح دانش مالی مسیری را فراهم کرد که در آن ضمن بهبود شرایط نحوه عملکرد مسوولان، مطالبات عمومی نیز با نیازهای واقعی بازار هماهنگتر از گذشته شود. با توجه به چنین فرضی میتوان اینطور تصور کرد که علمیتر شدن و ارتقای سطح مطالبات در نهایت سبب میشود تا اعتماد نیز با انجام اقدامات منطقیتر و اصولیتری به بازار بازگردد و بهجای انحراف منابع مالی به بازار شاهد توجه به این واقعیت باشیم که داشتن چرخههای رونق و رکود معقول و کمتر آسیبزا در گرو رشد بلندمدت کشور خواهد بود.