گاهی از دیگران توقع داریم برای ما کاری انجام دهند یا با ما رفتار خاصی داشته باشند. در بعضی مواقع این انتظار ما بجا و درست است، ولی در بسیاری از موارد انتظار بیجایی داریم و برآوردهنشدن آن موجب ناامیدی و دلسردی ما میشود و روی روابط ما با دیگران تأثیر منفی میگذارد. باید بدانیم که نمیتوانیم همهچیز را کنترل کنیم و از دیگران توقع داشته باشیم طبق میل و خواسته ما رفتار کنند. برای داشتن روابط بهتر باید بیاموزیم چه انتظاراتی را نباید از دیگران داشته باشیم. در ادامه، بعضی از انتظاراتی را مرور میکنیم که با کنارگذاشتن آنها میتوانیم شادتر زندگی کنیم و فرد موفقتری باشیم.
۱. توقع نداشته باشید دیگران همیشه با حرفهایتان موافق باشند
اگر از آن دسته افرادی هستید که انتظار دارید دیگران با هر چیزی که میگویید موافق باشند سخت در اشتباهید. بیشترِ مردم افکار و عقاید خودشان را دارند و این انتظار که همیشه با آنچه میگویید موافقت کنند انتظاری بیجا و غیرواقعی است. میتوانید با ارائه دادهها، نتایج پژوهشها و حقایق برای متقاعدکردن دیگران تلاش کنید، ولی تصور نکنید آنها همیشه با شما موافقت میکنند یا «باید» با شما موافقت کنند.
۲. وقتی خودتان را گناهکار میدانید، انتظار نداشته باشید دیگران قدرتان را بدانند
نمیتوانید انتظار داشته باشید دیگران با شما مانند فردی ارزشمند رفتار کنند، وقتی خودتان چنین رفتاری با خودتان ندارید. همه ما گاهی مرتکب اشتباه میشویم، با مشکلاتی روبهرو میشویم و افسوسها و حسرتهایی داریم؛ ولی نباید خودتان را مشکل اصلی بدانید و سرزنش کنید. شما قدرت و ارادۀ تغییر زندگیتان را دارید؛ پس قدر خودتان را بدانید و قدرتها و تواناییهایتان را ببینید تا بتوانید از دیگران انتظار داشته باشید که همین برخورد را با شما داشته باشند.
ارزش شما در درون خودتان نهفته است. دیگران درگیر زندگی خودشاناند و تصور میکنند همه در دنیای اطرافشان نیز همان نیازها و خواستهها را دارند. آنها از نظر احساسی یا ذهنی آمادۀ تأیید ارزش شما نیستند. آنچه به شما میگویند یا درمورد شما انجام میدهند بازتابی از انتظارات خودشان است و نباید آنها را با انتظارات خودتان اشتباه بگیرید.
۳. وقتی به خودتان احترام نمیگذارید، از دیگران انتظار نداشته باشید به شما احترام بگذارند
احترام از درون خود ما شروع میشود؛ پس اگر میخواهید فرد محترمی باشید، باید ابتدا به خودتان احترام بگذارید؛ یعنی طوری زندگی کنید که نشاندهنده احترام به خود و عزت نفس شما باشد. آیا با افراد محترم نیز همانطور حرف میزنید که با خودتان حرف میزنید؟ رفتار شما با خودتان پایه و اساس نحوه برخورد دیگران با شما خواهد بود.
۴. وقتی خودتان نمیدانید چه میخواهید، از دیگران انتظار نداشته باشید به شما بگویند چهکاری انجام دهید
اگر میخواهید در زندگی اعتبار داشته باشید و بر اساس قطبنمای درونی خودتان مسیرتان را پیدا کنید، نباید از دیگران انتظار داشته باشید به شما بگویند چه میخواهید. میل و اشتیاق باید ابتدا در درون خود شما باشد. انفعال را کنار بگذارید و از عقاید و ایدههایتان پشتیبانی کنید تا بفهمید چه میخواهید و چرا آن را میخواهید. هیچکس نمیتواند این کار را برای شما انجام دهد.
۵. از دیگران توقع نداشته باشید با شما بمانند، وقتی تمایلی به ماندن با شما ندارند
بعضیها وارد زندگیتان میشوند و میمانند، ولی بیشترِ افراد وارد زندگیتان میشوند و میروند. بگذارید کسانی که دیگر نمیخواهند با شما باشند از شما جدا شوند و بروند. آنها که با شما میمانند کسانیاند که در روزهای خوشی و ناخوشی کنارتان هستند و در زندگیتان مهم و باارزشاند. حتی گاهی نیز کسی کنارتان نیست و باید روی پای خودتان بایستید، که البته تجربه خوشایندی نیست، ولی پایداری و قدرت را به شما میآموزد. گاهی یگانه پایان خوش «دلکندن» است.
۶. از دیگران انتظار نداشته باشید بدانند شما دقیقا به چه فکر میکنید
وقتی نمیتوانید افکارتان را بیان کنید، نباید از دیگران انتظار داشته باشید بفهمند به چهچیزی فکر میکنید. درک افکار خودتان از توجه به نظر دیگران مهمتر است. ابتدا درمورد اینکه به چهچیزی فکر میکنید، چه حسی دارید و چه میخواهید با خودتان صادق باشید. سپس میتوانید این افکار و احساسات و خواستهها را به دیگران انتقال دهید و بگویید.