منو 
- دوشنبه 17 بهمن 1401 :: 02:24
جدا از مسائل اقتصادی و سیاسی روندهای افت شاخص بورس زمانی معنادار می‌شود که در بازه زمانی بررسی شوند.
افت شاخص بورس در یک تایم کوتاه‌‌‌‌‌‌‌‌‌مدت می‌تواند مصادف با یک اصلاح درون‌کانالی در یک تایم بلندمدت باشد، بنابراین صرفا و مطلقا نمی‌توان بدون مشخص‌کردن چارچوب زمانی، از نزولی یا صعودی‌بودن روندها صحبت کرد.
اکنون بازار سهام در چند حوزه ابهام دارد؛ چه در حوزه سیاسی و چه در حوزه اقتصادی.
برای درک چرایی اینکه چرا بازار هم‌اکنون اهمیت چندانی به انتظارات تورمی نمی‌دهد بهتر است ابتدا قضیه را با مثالی ساده توضیح دهیم. فرض کنید در جنگلی تاریک (که طبیعتا دویدن در آن خیلی سخت است) از دست جانوری درنده فرار می‌‌‌کنید. شانس زنده ماندن شما در چنین فضای ناهموار و پرمانعی نسبت به زمانی که در دشتی هموار و زیر نور آفتاب می‌دوید چقدر خواهد بود؟ طبیعتا پاسخ دادن به چنین سوالی خیلی ساده است. هر انسان عاقلی که فرق روز و شب و مسیر هموار و ناهموار را بداند بدون شک دشت را گزینه بهتری به حساب می‌آورد. برای اینکه بدانیم چرا بازار سهام ایران هم‌اکنون نه به گزارش‌های شرکت‌ها واکنشی مثبت نشان می‌دهد و نه به انتظارات فزاینده تورمی که ماه‌هاست در اقتصاد شکل گرفته و به این روز افتاده، تنها کافی است به همین مثال بالا رجوع کنیم.
محمد خبری‌زاد /تحلیلگر بازار سهام
بازار سرمایه دقیقا از اول بهمن‌ماه با حدود ۱۰هزار میلیارد تومان خروج پول حقیقی مواجه بوده و نزولی بوده است. در نگاهی به دلایل منفی شدن بازار در روزهای اخیر و همچنین خروج سنگین پول حقیقی از بازار سرمایه در این مدت (پولی که بخش زیادی از آن پتانسیل ورود به بازارهای موازی را داشته و این ورود به بازارهای موازی مطمئنا اثرات مخربی برای اقتصاد خواهد داشت) به چند دلیل عمده می‌رسیم. این دلایل در واقع مهم‌ترین چالش‌های سهامداران و سرمایه‌گذاران تا پایان سال به شمار می‌روند.
اولین دلیل اتفاقاتی است که در صنعت خودرو رخ داد. نامه‌ای که شورای رقابت مبنی بر توقف عرضه خودرو در بورس کالا منتشر کرد و همچنین دستورالعملی که این شورا در روز گذشته صادر کرد، یکی از مهم‌ترین دلایل شروع روند نزولی، ادامه آن و همچنین خروج سنگین پول حقیقی از بازار سرمایه بود. طبق دستورالعملی که شورای رقابت روز گذشته صادر کرد، خودرو به عنوان محصولی کاملا انحصاری شناخته شده و عرضه آن فقط باید در سامانه یکپارچه انجام شود. متاسفانه باید گفت اجرای این دستورالعمل به زیان انباشته خودروسازان می‌افزاید و خودروسازان در همان بیراهه‌ای که طی سال‌های اخیر در آن بودند می‌مانند. از این موضوع می‌توان به عنوان یکی از اصلی‌ترین چالش‌های بازار سرمایه و دلیل عمده منفی شدن بازار طی هفته‌های اخیر یاد کرد.
موضوع بعدی سرکوب قیمتی دلار نیماست. عرضه‌کننده اصلی دلار نیما شرکت‌های پتروشیمی و فولادی هستند و این نرخ همچنان در کانال ۲۸هزار و ۵۰۰تومان باقی مانده است. این یعنی شرکت‌های بزرگ بورسی باید محصولات خود را با دلار ۲۸هزار و ۵۰۰تومانی بفروشند. در واقع ما بازاری داریم که با افزایش قیمت دلار هیچ عایدی نصیبش نمی‌شود. این موضوع نیز دورنمای سوددهی شرکت‌ها را برای سرمایه‌گذار مبهم کرده و باعث می‌شود ورود به بازارهای موازی برای سرمایه‌گذار به‌صرفه شود تا بتواند خود را در مقابل این تورم حفظ کند. نکته آخر نیز موضوع بودجه ۱۴۰۲ است. در این لایحه بندها و موادی آمده که شرکت‌های بورسی را مشمول هزینه‌های بیشتری می‌کند.
به طور مثال سقف نرخ خوراک گازی از ۵هزار تومان به ۷هزار تومان رسیده و در کنار آن حق مالکانه معادن نیز افزایش پیدا کرده است. در این بین نکته‌ای که وجود دارد این است که نرخ سوخت و انرژی شرکت‌ها نیز سال بعد دوباره افزایش پیدا خواهد کرد. البته در‌حال‌حاضر سازمان بورس و بخش‌هایی از وزارت اقتصاد در حال مذاکره با کمیسیون‌های مرتبط با این موارد در مجلس هستند تا از افزایش این نرخ‌ها جلوگیری کنند. اما همین ابهام موجود نیز باعث فراری دادن سرمایه‌گذار از بازار سهام شده است که اتفاق مثبتی نیست.
