- یکشنبه 28 خرداد 1402 :: 12:06
در این مطلب به تعامل4 کشور با با آمریکا می پردازیم که سعی کردند با نزدیک شدن به آمریکا به اهداف خود برسند.
نویسنده: حمیدرضا خوشرو
برخی کشورها که در ابتدا درمسیر تعامل با آمریکا نبودند، بهدلیل وارد شدن فشارهای سیاسی سنگین و اعمال تحریمهای یکجانبه علیه خود ناچار به پذیرش شروط ابرقدرتها برای ادامه حیات خود شدند. با این حال، تسلیم شدن مقابل ابرقدرتها برخلاف انتظار رهبران کشورهای تسلیمشده منفعتی برای آنان نداشت و بسیاری از این کشورها با حمله نظامی روبهرو شدند؛ حمله متحدان دیروز و دشمنانی که دیگر منافعشان نه در وجود حاکمان سرزمینهای ضعیف بلکه در تغییر دادن آنها تعریف شده بود.
1- لیبی
لیبی از معدود کشورهای عربی در دوران خود بود که توانسته بود به سلاحهای هستهای دست یابد. توسعه شتابان صنعت هستهای در لیبی توجه غربیها را بهخود جلب کرده و آنان را وادار کرده بود تا با استفاده از هر روشی مانع ادامه روند پیشرفت لیبی درصنعت هستهای شوند. درنهایت در قالب روابط دیپلماتیک لیبی و سردمداران آن با غرب در سال2001 به این تفاهم رسیدند که با از بین بردن تاسیسات و فناوری هستهای این کشور، لیبی بار دیگر به جامعه جهانی بازگردد و تحریمهایی که علیه این کشور از سوی قدرتهای جهانی اعمال شده است لغو شود. آمریکا متعهد شد تحریمهای لیبی را لغو کند و حق داشتن انرژی هستهای را برای لیبی به رسمیت بشناسد. تمام تاسیسات هستهای لیبی منهدم شد اما آمریکا به تعهداتی که به لیبی داده بودعمل نکرد. قرار بود انگلستان از لیبی مقابل هرگونه تجاوز نظامی دفاع کند، اما آنها مشترکا با آمریکا به لیبی حمله کردند.
2- مصر
انقلاب مردمی مصر رویای چندین ساله مردم این کشور برای رسیدن به آزادی و تشکیل دولت دمکراتیک غیرنظامی را به واقعیت تبدیل کرد. رئیسجمهوری با رأی مردم انتخاب شد و دولت شکل گرفت. با این حال این رویای تحقق یافته، با تلاش مرسی برای نزدیکی به آمریکا به رویای ناتمام مردم مصر تبدیل شد. محمدمرسی که به دنبال احیای شریعت اسلامی در این کشور بود اقداماتش منجر به نارضایتی غربیها از او شد که تلاش می کرد خودش را متحد جدید غرب در منطقه معرفی کند. کودتای نظامیان در نهایت منجربه سقوط دولت مرسی شد. کشور دوباره در باتلاق حکومت نظامیان بر مردم و کودتا فرو رفت. تلاش مرسی برای نزدیکی به آمریکا در راستای کاستهنشدن از میزان کمکهای اقتصادی این کشور به مصر و ارتش آن، باعث شد آمریکاییها به یار جدید خود در منطقه نیز پشت کرده و درحالیکه هیلاری کلینتون در سفر به مصر گفته بود برای تشکیل دولت دمکراتیک تمام تلاش خود را بهکار میبندد، چندماه بعد با کودتایی نظامی، رئیسجمهور منتخب به زندان افتاد و دوباره نظامیان اوضاع را در دست گرفتند.
3- اوکراین
رئیسجمهور اوکراین در روزهای نخست درگیری نظامی با روسیه درحالیکه فکر میکرد ازسوی کشورهای غربی- که تا پیش از شروع جنگ وعدههای بسیاری برای حمایت تسلیحاتی و سیاسی از او میدادند، پشتیبانی میشود، فهمید که وضعیت آنگونه که باید مرتب و رو به راه نیست. کار به جایی رسید که ولودمیر زلینسکی، رئیسجمهور اوکراین که از بدعهدی سران کشورهای اروپایی به ستوه آمده بود در توییتی از اینکه با سران 27کشور اروپایی تماس گرفته است اما به تماسهای او پاسخ ندادهاند گلایه کرد و از تنها ماندن خود و کشورش در مقابل روسیه خبر داد. گرچه کشورهای اروپایی با ارسال تسلیحات در ماههای بعد تلاش کردند این گلایهمندی را برطرف کنند اما مهمترین و اصلیترین دلیل وقوع جنگ یعنی پذیرش اوکراین در ناتو را تأیید نکردند تا اوکراین تبدیل به سرزمینی مخروبه و جنگزده شود که نهتنها راهی به ناتو پیدا نکرد بلکه در بازی موش و گربه آمریکا و اروپا با روسیه بهعنوان قربانی بزرگ شناخته شد.
4- عراق
با وجود اینکه حمله صدام حسین به ایران در سال1359 با حمایت کشورهای غربی مواجه شد و آمریکا و سایر کشورهای اروپایی از ارسال سلاح گرفته تا کمکهای مادی، هیچگاه او را در مقابل ایران تنها نگذاشتند، با آغاز جنگ اول خلیجفارس، روابط آمریکا با عراق تیره شد. تا قبل از این، بهکار بردن سلاحهای شیمیایی علیه ایران هیچگاه مورد انتقاد کشورهای غربی و بهخصوص آمریکا قرار نگرفته بود. از زمانی که عراق به منافع آمریکا در خلیجفارس چشم دوخت، تهدیدها و تحریمهای بینالمللی آغاز شد.صدام سال1998 شروع به همراهی با آمریکا کرد و اجازه داد در برخی از مراکز حساس نامی این کشور دوربین نظارتی گذاشته شود. با وجود تمام این اقدامات، بازرسان سازمان ملل اعلام کردند «عراق با آنها همکاری لازم را ندارد.» سال2002 باز هم صدام به بازرسان اجازه داد به عراق بازگردند اما درسازمان ملل قطعنامهها علیه عراق تصویب شد. این در حالی بود که صدام، قطعنامه سازمان ملل درباره خلع سلاح خود را پذیرفته بود. درنهایت آمریکا به عراق حمله نظامی کرد و صدام متحد سابق خود را سرنگون کرد.َ