- دوشنبه 03 مهر 1402 :: 01:50
مهمترین تفاوت هدف و آرزو در نحوه دستیابی به آن است. آرزو به نوعی رویاست که با تصور آن حس خوبی به آدم دست میدهد اما هدف متفاوت است.
دکتر مهدی سودآوری | روان شناس و مدرس دانشگاه
بسیاری از ما به دنبال فرمولی از مراحل تبدیل یک آرزو به واقعیت هستیم. حال سوال این است که آیا چنین فرمولی از منظر روانشناسی، وجود دارد که با کمک آن، آرزوها به واقعیت تبدیل شود؟
6 شرط تبدیل آرزو به واقعیت
برای این که خواستهای به هدف تبدیل شود باید شش شرط داشته باشد که در ادامه به آنها اشاره خواهد شد.
1 مشخص باشد، یعنی کاملا با جزئیات. پولدار شدن هدف نیست، افزایش درآمد به میزان 20درصد میتواند هدف باشد. همچنین روش دستیابی به آن مشخص باشد. از چه طریقی قرار است این افزایش صورت گیرد؟ روش مشخص و منطقی برای هدف، ضروری است.
2 قابل اندازهگیری باشد. خوشبختشدن چون قابل اندازهگیری نیست، فقط یک آرزوست. موفق شدن قابل اندازهگیری نیست. اما مثلا گرفتن نمره خوب در یک درس یا معدل بالا، قابل اندازهگیری است.
3 قابل دستیابی باشد. با توجه به شرایط و امکانات، واقعبینانه و قابل دستیابی باشد. برای کسی که دچار پرخوری است رژیم غذایی شامل روزی یک هویج و یک کف دست نان، انجام شدنی نیست! یا در عرض یک ماه میلیاردر شدن! یا برای دانشآموزی که پایههای درسیاش ضعیف است، گرفتن معدل 20 نشدنی است.
4 مرتبط باشد. روش و نتیجه به هم ربط داشته باشند. این که با تمرکز کردن لاغر شویم، ربطی به هم ندارد. باید برای مسیری که میخواهیم یک آرزو به واقعیت تبدیل شود، منطق داشته باشیم.
5 زمانبندی شده باشد. هر هدفی باید زمانبندی شده باشد. در عرض یک هفته، یک سال و … باید به آن رسید؛ اما آرزو معمولا زمان ندارد و برای این که به هدف تبدیل شود، باید برای آن زمان مشخص کرد.
6 باید دقت کنیم که هدف در چارچوب امکانات و شرایط تعریف میشود ولی آرزوها معمولا کلی، بدون جزئیات و روش انجام هستند. جملات کلی مثل افزایش بهرهوری، ارتقای کیفیت زندگی و … هیچکدام هدف نیست اما میتوانند با تعریف چارچوب و شرایطی، آنها را قابل دستیابی کرد.
زنگ خطرهای غرقشدن کودک در خیالپردازی
بعضی از خیالپردازیها هستند که بسیار خطرساز و مشکلسازند؛ زیرا سبب میشوند که کودک از ریتم زندگی روزانه خود خارج شود. بعضی از کودکانی که اسیر خیالپردازیهای مبهم و توهمزا میشوند، بهکلی رابطه خود را با دنیای بیرون قطع میکنند. این دسته از کودکان اغلب از اتاق خود بیرون نمیآیند و تمایلی به شرکت در جمعها و مهمانیها ندارند که این یک زنگ خطر است. همچنین خیالپردازی بیش از حد کودکان ممکن است تاثیراتی روی تمرکز داشته باشد. کودکی که درگیر خیالبافیهای موهوم میشود، قطعا تمرکز کافی بر درس خود نخواهد داشت زیرا دنیای خیالی ذهنش موجب می شود که او مدام پرش فکری داشته باشد. درگیر شدن بیش از حد کودک به عالم تخیلاتش، سبب خواهد شد که او اعتنایی به آموختههای دنیای واقعی خود نداشته باشد. در نتیجه آموزش دادن به این دسته از کودکان سخت خواهد بود. نکته پایانی درباره داشتن آرزو و رویا در کودکی این است که از بچهها توقع و انتظارات بیجا نداشته باشید؛ چونکه اقتضای سن آنهاست که نسبت به علایق خود خیال و رویاپردازی داشته باشند و برای هر یک از خواستههای خود خیالپردازی کنند. رویا در کودکان امری طبیعی است که به مزایای آن در این پرونده اشاره شد ولی مشروط به افراطینشدن آن؛ پس لازم است بهجای مقابله با این مسئله، به فکر مدیریت آن باشید.