- شنبه 02 دی 1402 :: 02:25
افرادی که در زندگی گرفتار تجملگرایی و ریختوپاش میشوند، با انگیزههای گوناگونی این کار را انجام میدهند اما معمولا از آسیبهایش غافل هستند.
نویسنده : دکتر الناز علوی | متخصص روانشناسی
پدیده ناخوشایند چشم و همچشمی تلفیقی از رقابت و حسادت است و به معنای کم ارزش شمردن داراییها و تواناییهای خود و بها دادن به داشتهها و تواناییهای دیگران است. کسی که درگیر چشم و همچشمی میشود، اهداف و ارزشهای خود را با آرمانهای شخصی که ظاهراً برتر از اوست، جایگزین میکند و برای این که به دیگران ثابت کند به اندازه کافی خوب یا بهتر از آن شخص است، وارد مسابقهای خودساخته میشود که ریشه در حسادت فرد دارد. نکته مهم این است که ما هیچگاه بهطور کامل از واقعیت زندگی دیگران آگاه نیستیم و فقط آن بخش از زندگی آنها را میبینیم و میدانیم که در ظاهر هر فردی قابل مشاهده است. اما چرا بعضیها در این دام میافتند؟
علل درگیر چشموهمچشمی شدن
برخی از افراد احساس میکنند که اگر ریخت و پاشهای آنچنانی نداشته باشند، از نظر مردم حقیر و پست هستند. از نظر آنان، کرامت انسانی و بزرگی هر فردی در مقدار ثروت و مالی است که در اختیار دارد. این افراد به دلیل آنکه انسانیت را در مال و ثروت میدانند، خواری و عزت را در آن معنا میکنند. در این بین و به طور کلی، علت چشم و همچشمیها بین یکی از ۵ دستهای که در ادامه مطرح میشود، قرار میگیرد: 1- اعتمادبهنفس پایین و نداشتن خودباوری؛ 2- الگوپذیری و تقلید کورکورانه از مُد؛ 3- مشخصنبودن اهداف فرد در زندگی؛ 4- فرار از کمبودهای روحی خود؛ 5- رشد و تربیت در خانوادهای تجملگرا.
آسیبهای چشموهمچشمی
شاید زمانی که فرد تمام ذهن خود را روی زندگی دیگران متمرکز میکند و سعی دارد با قرار گرفتن در مسیر دستیابی به اهداف آنها به موفقیتهایی ارزشمندتر از دیگران دست یابد، هرگز متوجه نباشد که چه زیانی به زندگی خود وارد میکند. اثر چشم و همچشمی نوعی سوگیری شناختی است که طی آن، فرد عملی را فقط به این دلیل انجام میدهد که دیگران هم دارند همان کار را میکنند. در این حالت فرد به باورهای خود توجه چندانی ندارد و پس از اینکه عملی را انجام داد به باورهای خویش رجوع میکند. اگر عمل با باورهایش مطابقت داشت ارزش زیادی برای باور خود قائل میشود، اگر با باورش تناقض داشت، باورش را نادیده میگیرد و دچار سرگردانی میشود.
خودمان را به دردسر نیندازیم
تمایل به پیروی از اعمال و افکار دیگران ناشی از گرایش افراد به همنوایی است. گاهی اوقات هم به این علت است که تنها منبع اطلاعات فرد، دیگرانند. هر دو دلیل اما شاهدی بر تمایل به همرنگی با جماعت است. اثر چشم و همچشمی تاثیری چه بسا گسترده بر پدیدههای جمعی میگذارد. روانشناس و استاد سابق دانشگاه ییل، مظفر شریف، از نخستین کسانی بود که چنین اثری را در یک آزمون نشان داد. وی علاقهمند بود بداند چگونه افراد عقایدشان را به خاطر همرنگی با جماعت تغییر میدهند. به همین منظور وی از شرکتکنندگان خواست در اتاقی تاریک به نقطه روشن کوچکی چند متر آنطرفتر خیره شوند و تخمین بزنند چند بار نقطه روشن به حرکت در میآید. حقه آزمایش در این بود که نقطه هیچ حرکتی نداشت. در واقع اگر حرکتی هم به ذهن میآمد ناشی از نوعی توهم بصری بود. روز اول افراد رقمهای متفاوتی را ذکر کردند. اما از روز دوم تا روز چهارم، افراد بر یک یا دو عدد تخمینی توافق میکردند و بقیه نیز همصدا میشدند. مظفر شریف بعدا در گزارش مفصلی از این شبیهسازی نشان داد که چگونه هنجارهای اجتماعی با چشموهمچشمی در جامعه بسط مییابند و چهارچوب ارزیابی رفتار اجتماعی را شکل میدهند. چشم و همچشمی باعث میشود فرد فارغ از باور و تمایل حقیقی خویش از دیگران پیروی کند یا دست به انجام یکسری کارها بزند. شاید بهتر باشد پیش از هر تصمیمگیری میزان تاثیرگذاری دیگران را بسنجیم و مطمئن شویم که درگیر باورهای اشتباه نیستیم و از سر چشموهمچشمی خودمان را به دردسر نمیاندازیم.