- چهارشنبه 09 خرداد 1403 :: 03:37
«تفکر مستقل» تفکری که به ما گوشزد میکند برای ایدههای خودمان اصالت قائل باشیم.
نویسنده : سیدسورنا ساداتی | روزنامهنگار موفقیت
همه ما به اهمیت تفکر واقفیم اما افکاری که داریم کارآمد نیستند چون بهخاطر آنچه در نظام آموزشی یاد گرفتهایم تعریف اشتباهی از تفکر داریم و بهجای آنکه مستقل و راهبردی فکر کنیم، اهتماممان روی حفظ و مرور آنچیزی است که فراورده ذهنی دیگران محسوب میشود؛ آنهم بدون درک عمیق و فهم انتقادی از آن موضوعات.
حالا نوبت «تفکر مستقل» است
در سلسله مطالب «تفکر کارآمد» سراغ راهکارهایی برای تفکر کارآمد رفتیم. در قسمت اول از «تفکر راهبردی» گفتیم و اینکه باید به تعریف تازهای از سختکوشی برسیم که در آن فقط عمل کردن اهمیت ندارد و تبیین دقیق یک استراتژی برای رسیدن به اهداف هم مهم است؛ یعنی تفکری که ناظر بر تعیین اهداف کلی ما باشد نه صرفاً اجرای آنها. در قسمت بعد از «تفکر فزاینده» و اهمیت این موضوع گفتیم که در مواجهه با افکار بزرگان درک بهتری از آنچه در ذهن خودمان میگذرد، پیدا میکنیم بهشرط آنکه منفعل نباشیم و باید بهترین ایدهها را هم به قلاب بیندازیم. در قسمت چهارم، سراغ «تفکر مستقل» میرویم. تفکری که به ما گوشزد میکند برای ایدههای خودمان اصالت قائل باشیم.
وقتی شهامت ما به اندازه شهودمان نیست
بسیاری از ما در مواجهه با افکاری که داریم سراغ کتمان میرویم و تلاش میکنیم نسخهای از آن فکر را در صحبت آدمهای معروف پیدا کنیم. مدام میخواهیم سخنی از سقراط و افلاطون را گزینش کنیم که به کلام و افکار ما اعتبار بدهد. از آنچه میگوییم حتی برپایه استدلالهای روشن و دقیق مطمئن نیستیم، عزت نفس نداریم و در بیشتر اوقات شهامت ما به اندازه شهودمان نیست. میگویند «میکلآنژ» هنرمند ایتالیایی عصر رنسانس درباره مجسمههایش میگفت: «درون هر سنگی یک مجسمه وجود دارد؛ کار من این است که او را از اسارت سنگ آزاد کنم». در ذهن ما هم انواع و اقسام افکار بزرگ با استدلالهای قوی وجود دارد که باید از اسارت تردیدها و ترسها آزاد شوند. باید یادمان باشد که نوابغ در بسیاری از اوقات، افکار متفاوتی از ما ندارند؛ فقط جامعه افکار آنها را جدیتر دنبال میکند. مثل تعریف تازه از تفکر و سختکوشی، درباره «نبوغ» هم باید به تعریف تازهای برسیم و آنرا برابر توجه کافی و جسورانه به افکار و احساسات و سرسختی لازم برای دلسرد نشدن از دنبال کردن آنها تعریف کنیم. ما باید از کودکان بیاموزیم که بدون نگرانی بپرسیم، جستوجو کنیم، کنجکاو باشیم و بدون نگرانی از اینکه در نگاه دیگران چطور به نظر میرسیم، دست از سرکوب افکار برداریم و با پشتوانه لازم فکری بیانشان کنیم.