- دوشنبه 19 دی 1401 :: 07:07
طرح انتقال آب از دریای عمان و خلیجفارس به 17استان در شرق و مرکز ایران با 3چالش جدی در حوزه قانونی، محیطزیستی و تامین مالی قرار روبهرو است.
اعتبارنوین: در طول چند سال اخیر هم دولت حسن روحانی و هم دولت ابراهیم رئیسی مصمم بودهاند تا این ابرپروژه اجرا شود. براساس آخرین تصمیم ها قرار است طرح انتقال آب دریای عمان و خلیجفارس در قالب 5 خط اجرایی شود.
خط نخست این پروژه شامل انتقال آب از خلیجفارس به مقصد استانهای هرمزگان، کرمان و یزد، خط 2 به مقصد استانهای کرمان، یزد و خراسان جنوبی و خط 3 هم به مقصد استان اصفهان خواهد بود.
علاوه بر این براساس خط جدید در دست بررسی قرار است بخشی از آب نمک زدایی شده خلیج فارس به سمت استان فارس انتقال یابد و خط مهم دیگر هم انتقال آب از مسیر دریای عمان به سمت استانهای سیستان و بلوچستان، خراسان رضوی و خراسان شمالی خواهد بود.
حال 2سال پس از فرمان حسن روحانی، رئیسجمهوری سابق مبنی بر آغاز عملیات اجرایی طرح انتقال آب خلیجفارس و دریای عمان به مرکز و شرق ایران، قرار است روز دوشنبه با حضور ابراهیم رئیسی، رئیسجمهوری، قطعاتی از خطوط انتقال آب خلیجفارس و دریای عمان به مناطق صنعتی و معدنی مرکز ایران افتتاح شود. بهگفته محسن منصوری، معاون اجرایی رئیسجمهوری، یکی از پروژههایی که با حضور رئیسجمهور افتتاح میشود خط پدافندی انتقال آب به یزد است که ۸۰۰ میلیارد تومان سرمایهگذاری شده و مشکل آب یزد را در مواقع بحران حل و فصل میکند و ۳۰۰ لیتر بر ثانیه این ظرفیت را افزایش میدهد. این خط انتقال آب ۷۳۰کیلومتر و نیازمند سرمایهگذاری بیش از ۱۰۰هزار میلیارد تومان است. ظرفیتی که ایجاد میکند ۲۰۰میلیون مترمکعب آب به استان یزد در سال منتقل میشود. قطر لولهها در برخی از جاها بیش از ۲۰۰۰ میلیمتر است و برخی جاها ۱۶۰۰ میلیمتر است. در این پروژه دبی انتقال آب ۶.۷ متر بر ثانیه است.
چالش تنگنای مالی
برآوردها نشان میدهد اجرای 4خط مصوب از 5پروژه انتقال آب دریای عمان و خلیجفارس به 150هزار میلیارد تومان سرمایهگذاری، آنهم به قیمت ثابت سال1399 نیاز دارد. با درنظر گرفتن رشد شاخص تورم و افزایش قیمت تمامشده پروژه، این حجم از سرمایهگذاری تا پایان طرح افزایش خواهد یافت. با توجه به تنگناهای مالی موجود در اقتصاد ایران، بهنظر میرسد تکمیل پروژه انتقال آب از دریای عمان و خلیجفارس به 17استان مرکزی ایران تا پایان1404 دشوار خواهد بود.
سؤال اینجاست که آیا در شرایطی که تامین سرمایه خارجی برای اجرای پروژه انتقال آب از خلیجفارس به استانهای مقصد با دشواری مواجه است و دولت بهدلیل کسری بودجه از امکانات کمی برای حضور در این پروژه برخوردار است، آیا منابع داخلی صنایع، در کنار منابع بانکی میتواند چالش تامین مالی پروژههای انتقال آب از جنوب را برطرف سازد؟ مرکز پژوهشهای مجلس پیشتر هزینه اتصال آبهای شمال و جنوب ایران، البته با ایجاد یک شاهراه آبی را دستکم 14میلیارد دلار برآورد کرده بود، پروژهای که به لحاظ شکلی و ماهوی با طرحهای انتقال آب از طریق خط لوله متفاوت است.
در دولت سابق محل تامین سرمایه این ابرپروژه، صنایع مصرفکننده آب تعیین شده بود در آن قالب تامینکننده اصلی پول این طرح بانکها بودند. رهبری کنسرسیوم بانکهای همراه بر عهده بانک ملی بود. این بانک قرار بود با همکاری بانکهای سپه، صنعت و معدن، توسعه تعاون، کشاورزی، ملت، تجارت، رفاه کارگران و صادرات وظیفه تامین مالی پروژههای انتقال آب را بر عهده بگیرد. طبق برنامه برای اجرای فاز نخست طرح نمکزدایی و انتقال آب از خلیجفارس تا مرکز ایران، 18هزار و 101میلیارد ریال از منابع بانکی تزریق شده است. تکمیل فازهای بعدی این ابرپروژه البته به همراهی بانکها نیاز دارد، بانکهایی که البته خودشان هم با تنگنای اعتباری شدید مواجه هستند. به این ترتیب یکی از گرههای اصلی که لازم است باز شود، اطمینان از روشهای تامین به موقع پروژه یادشده است.
آب برای صنعت یا آشامیدن؟
حال که اراده دولت این است که به هر قیمت آب از دریای عمان و خلیجفارس به 17استان هدف منتقل شود تا بخشی از نیاز صنایع عمدتا آببر با نمکزدایی از آب شور دریا تامین شود، این پرسش مطرح است که با افزایش احتمالی تنش آبی بین شهرها و روستاها در آینده، اولویت تخصیص آب با صنایع سرمایهگذار در این پروژه خواهد بود یا اینکه اراده سیاسی بر این قرار میگیرد که آب نمکزدایی شده به مصرف آب شرب اختصاص یابد؟
به باور کارشناسان منتقد طرح انتقال آب، تا زمانی که صنایع آببر در مناطق خشک و کویری مرکز کشور قرار دارند، مشکل کمآبی در این مناطق پایدار خواهد بود و هیچ طرحی توان مرتفع کردن آن را ندارد. در نتیجه یکی از گزینهها این بود که صنایع بزرگ و آببر به جای استقرار در استانهای کمآب و درگیر تنش آبی به سواحل جنوب منتقل شود ولی سیاست ایجاد اشتغال و توسعه استانها این گزینه را از روی میز تصمیمگیری خارج کرده است. تصمیمی که توسعه پایدار ایران با توجه به چالشهای آبی را با پیچیدگیهایی مواجه میسازد. 3سال تا پایان سال1404 باقی مانده و انتظار مطلوب سیاستمداران این است که پروژه انتقال آب از خلیجفارس و دریای عمان زودتر به بهرهبرداری برسد اما حتی اگر تنگنای منابع این پروژه هم رفع شود، همچنان یک پرسش در آینده مطرح خواهد بود: آیا انتقال آب گزینه درست بود یا انتقال صنایع به سواحل جنوبی؟
چالش محیط زیستی
یکی از چالشهای مهم در مسیر انتقال آب نمکزدایی شده از خلیجفارس و دریای عمان به فلات مرکزی ایران، دغدغههای محیطزیستی است.
موافقان انتقال آب از جنوب معتقدند بین انتقال آب از دریای بستهای مثل خزر با انتقال آب از دریاهای آزاد جنوب تفاوت ماهوی وجود دارد. چنانکه علی سلاجقه، رئیس سازمان حفاظت از محیطزیست در پاسخ به انتقادها میگوید: مسئلهای که همیشه مورد انتقاد ما بود، «انتقال آب» درون حوضه کشوری بود که دولت سیزدهم هم پای این مسئله ایستاده است و انجام نمیشود اما مسئله دیگر انتقال آب از منابع اقیانوسی و دریایی است.
ایران در شرایطی قرار دارد که این کار باید انجام شود. او با بیان اینکه کشورهای حاشیه خلیجفارس بهصورت مطلوب از این منابع استفاده میکنند، میگوید: متأسفانه پسماندهایی وارد آب میشود و هم خلیجفارس و هم عمان را دچار مشکل میکند. رئیس سازمان حفاظت محیطزیست با تأکید بر اینکه انتقال آب، بیشتر از دریای عمان انجام خواهد شد، گفت: کیفیت آب عمان نسبت به خلیجفارس تقریبا شرایط مناسبتری دارد و هزینهها کاهشمییابد البته از جنبههای شاخصهای محیطزیستی نیز موضوع را بررسی میکنیم تا برای زیست بوم اتفاقی نیفتد. حال باید نشست و دید آیا وعده رئیس سازمان حفاظت از محیطزیست محقق خواهد شد؟