• پنج‌شنبه 31 خرداد 1403 :: 01:22

گفت‌و‌گو با 2 خواهر نوجوان که خیلی جدی کیک پزی را شروع کردند و در آن به دنبال آرزوهای خود هستند.

Teenage cake baker on the path of entrepreneurship

نویسنده : اکرم انتصاری

اسم خودشان را گذاشته‌اند «کیک پزان کوچک» و کارشان را در کیک‌پزی شروع کردند. خدیجه حسین‌ زاده 15ساله و کلاس نهم و رقیه حسین زاده14ساله و کلاس هشتم است. دو خواهر نوجوان که می‌خواهند رشته تحصیلی‌شان را هم مرتبط با کیک‌پزی انتخاب کنند و در دانشگاه هم به سراغ صنعت قنادی بروند. این دو خواهر، سفارش کیک هم می‌گیرند و نتیجه نهایی را در صفحه کاری‌شان که بیش از 20هزار دنبال‌کننده دارد، به اشتراک می‌گذارند. در «نوجوان موفق» به سراغ این دو خواهر رفتیم تا از این که چطور کیک‌پزی برایشان جدی شد، بگویند. خواهر بزرگ‌تر یعنی خدیجه جواب سوالا‌ت‌مان را داد و از آرزو و هدف‌های بزرگی که برای آینده‌شان دارند، گفت.

چه چیزی باعث شد تا در نوجوانی دوره‌های مختلف کیک پزی‌ را بگذرانید و این رشته برایتان جدی شود؟

من و خواهرم از دوران کودکی خیلی به کیک پزی علاقه داشتیم، یعنی جوری بود که مامان به ما میدان می‌داد. طوری که می‌گویند وقتی پنج ساله بودیم مامان اجازه می‌داد آشپزی کنیم و برای خودمان چیزهای مختلف بپزیم. این‌جور بود که به آشپزی و کیک پزی علاقه‌مند شدیم. خواهرم 11ساله و من 12ساله بودم که به پیشنهاد خاله‌مان در یکی از ورک شاپ‌ها شرکت کردیم تا بتوانیم پیشرفت کنیم. این‌طور شد که در ورک شاپ‌های دیگر هم شرکت کردیم و بالاخره صفحه زدیم.

همه کارهای کیک را دونفره انجام می‌دهید؟

مادرمان پیش‌زمینه قنادی و کیک‌پزی ندارد و صفر تا صد کیک را من و خواهرم انجام می‌دهیم. ما تقسیم کار کردیم و چون من درباره طراحی و تزیین کیک سررشته‌ای ندارم این کارها با خواهر کوچک ترم و مزه ‌دادن و خامه‌کشی کیک‌ها با من است. همیشه مخاطبان از ما می‌پرسند چند سال‌تان است؟ از چند سالگی شروع کردید؟ چطور این قدر حرفه‌ای شدید؟ آیا پشتوانه دارید؟ اسپانسری دارید که شما را حمایت می‌کند؟ و این طور سوال‌ها.

حالا واقعا پشتوانه‌ای برای کیک‌پزی و سفارش‌ گرفتن دارید؟

نه. من و خواهرم با هم کار می‌کنیم و مادرمان فقط تشویق‌مان می‌کند. من و خواهرم همیشه دونفری سفارش‌ها را پیش می‌بریم البته بعضی وقت‌ها هم خواهرم خسته می‌شود و دیزاین کیک را من انجام می‌دهم. گاهی هم می‌شود که من خسته می‌شوم و خواهرم پخت کیک‌ها را بر عهده می‌گیرد. خودمان پشتوانه همدیگر هستیم.

چطور هم سفارش کیک می‌گیرید هم به کارهای مدرسه رسیدگی می‌کنید؟

ما مدرسه را به صورت متفرقه ادامه می‌دهیم، یعنی بقیه بچه‌ها مدرسه را از اول پاییز شروع می‌کنند ولی ما آخر سال می‌رویم، امتحان می‌دهیم و برمی‌گردیم. مادر ما معلم بوده‌اند و یک ماه آخر سال همه درس‌ها را با ما مرور می‌کنند. این پیشنهاد پدرمان و انتخاب خودمان بود. در یک ماهی که امتحان داریم سفارش‌ها را عقب می‌اندازیم. البته تا الان در مدرسه و امتحانات هم موفق بودیم.

حالا که این‌قدر در این حرفه جدی هستید، چه هدفی را دنبال می‌کنید؟

هدف و آرزوی ما این است که بشویم دختر کیک جهان. جوری که همه مردم در ایران و دنیا ما را بشناسند. برای همین می‌خواهیم در رشته قنادی تحصیل و بعد هم پیشرفت کنیم. دوست داریم صدای ما را به مسئولان برسانید. ما با توجه به شرایط اقتصادی خانواده و تورم بالا برای خرید وسایل و امکانات لازم با مشکلاتی مواجه هستیم. متاسفانه تا الان هیچ دستگاهی برای اعطای وام با ما همکاری نکرده است. ما به این وام نیاز فوری داریم و می‌توانیم با آن کارآفرینی کنیم. همین‌طور دوست‌داریم صدای ما را به سازمان صدا‌وسیما هم برسانید تا به عنوان کارآفرین نوجوان در آموزش‌های تلویزیونی شرکت کنیم.

از روزهای اول کارتان بگویید. چطور اعتماد مشتری‌ را جلب کردید؟

ما از همان اول کیک‌هایمان را در فضای مجازی به اشتراک می‌گذاشتیم. از صفر تا صد پخت و تزیین کیک ویدئو می‌گیریم و آن را در صفحه‌مان می‌گذاریم. بعضی وقت‌ها از مراحل انجام کارمان، لایو یا استوری می‌گذاریم و توضیحاتی درباره آن می‌دهیم. گاهی هم چالش و تخفیف‌های خوبی می‌گذاریم تا مشتری جذب شود. بار اول اعتمادشان سخت است اما وقتی طعم کیک را می‌چشندو طرح کیک را می‌بینند راحت‌تر اعتماد می‌کنند و سفارش‌شان را به ما می‌دهند.

چه چالش‌هایی در کیک‌پزی داشتید؟ از سخت‌ترین سفارش‌تان بگویید.

تابستان سال گذشته من 14ساله بودم و خواهرم 13 ساله. تصمیم گرفتیم ورکشاپ برگزار کنیم و فکر می‌کردیم چون سن‌مان کم است اصلا کسی سمت‌مان نیاید اما در طول تابستان چهار دوره ورک شاپ برگزار کردیم و 43 هنرجو داشتیم. می‌خواهیم تابستان امسال هم دوباره ورک شاپ برگزار کنیم. یک بار یک کیک عروسی سه طبقه سفارش گرفتم و بار اول هم بود که سفارش سه طبقه می‌خواستیم بزنیم ولی ریسکش را قبول کردیم. البته سختی‌، ترس و اضطراب‌های زیادی پشتش بود اما خدا را شکر به ثمر رسید و کیک، عالی شد. بعضی وقت‌ها یک کیک سفارش می‌دهند که من دوره آن را نگذراندم مثلا کیک فیگور. اما من هیچ‌وقت دوست ندارم سفارش‌هایمان را رد کنیم. می‌روم در اینستاگرام، پینترست و این‌جور جاها جست و جو می‌کنم تا بتوانیم کیک را در بیاوریم و به نتیجه برسانیم.

کیک پزان نوجوان در مسیر کارآفرینی



دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.

رفتن به بالا