- دوشنبه 14 فروردین 1402 :: 03:29
اقتصاد ایران در دهههای اخیر، به عنوان یکی از کشورهای با تورم بالا معرفی شده است.
برخی معتقدند اقتصاد ایران بیشترین دوره تورم بالا را در میان کشورها تجربه کرده است. در سالهای گذشته، برخی میان تورم و رشد تولید، اولویت اصلی را به تولید حتی با وجود ایجاد تورم و پولپاشی میدادند.
این در حالی است که بسیاری از کارشناسان تاکید کردند ثبات قیمتها پیشنیاز بهبود تولید اقتصادی است. مرکز پژوهشهای مجلس در یکی از گزارشهای تحلیلی خود در سال ۹۶ به آثار «پولپاشی در اقتصاد» اشاره کرده است و نشان داده چگونه توزیع هلیکوپتری پول، با هدف رونقبخشی به اقتصاد، باعث تورم بالا میشود.
این گزارش برآورد میکند که در اقتصاد ایران هر پنجاه همت پولپاشی بودجه در سال اول، اثر تورمی معادل با ۴/ ۶درصد خواهد داشت. بر این اساس، دولتها به دلیل محدودیت منابع در اختیار، در اجرای برنامههای مورد نظر دارای قید و بند هستند، اما برخی دولتها به دلایل مختلف اقتصادی (افزایش تقاضای کل و خروج از رکود) یا تحقق وعدهها تمایل دارند خارج از محدوده ظرفیت مالی در دسترس، مخارج خود را افزایش داده و کسری بودجه ایجاد کنند. این کسری بودجه نیز در خان آخر توسط بانک مرکزی تامین مالی میشود و باعث افزایش پایه پولی خارج از ظرفیت اقتصاد میشود که نرخ تورم بالا را رقم خواهد زد. در نتیجه دولتها در عمده سالهای فعالیتهای خود بیشتر بر تحقق وعدههای خود تمرکز داشته و اگر افزایش تولید را در دستور کار قرار دادهاند، توجه ویژهای به مهار تورم نداشتهاند.
بررسیها حاکی از آن است که اکثر کشورهای توسعهیافته بر مساله تورم حساسیت ویژهای دارند، زیرا میدانند افزایش نرخ تورم باعث درماندگی اقتصاد خواهد شد. اگر به لیست ۱۰ کشور بزرگ اقتصادی دنیا نگاهی بیندازیم، اکثر کشورها دارای نرخ تورم تکرقمی هستند. در سالهای اخیر بحث افزایش نرخ تورم در برخی از اقتصادهای بزرگ دنیا مطرح شده، اما در این کشورها، رونق اقتصادی فدای مهار تورم نشده است.
بنابراین حتی با وجود کاهش رشد اقتصادی سیاستهای انقباضی به منظور مهار تورم در پیش گرفته شده است. در این راه پیشبینی میشود شاید برخی از کسبوکارها و بانکها در راه ورشکستگی قرار گیرند، اما بانکهای مرکزی مستقل با وجود احتمال رکود مقطعی یا ورشکستگی برخی از کسبوکارها، همچنان بر تحقق هدفگذاری تورمی تاکید میکنند. اکثر کشورها میدانند در فضای بیثباتی قیمتی، نمیتوان به رشد اقتصادی پایدار دست پیدا کرد.
به عنوان مثال یکی از کشورهایی که در سه دهه اخیر توانست رشد اقتصادی بالایی داشته باشد و حدود ۸۰۰میلیون نفر از جمعیت خود را از فقر مطلق رهایی دهد، کشور چین است. مطابق بررسیها طی سه دهه اخیر متوسط نرخ تورم این کشور کمتر از ۳ درصد بوده است. در سایه مهار تورم این کشور توانست به یک رشد اقتصادی پایدار دست پیدا کند و پیشبینیها حاکی از آن است که در دهههای آینده اقتصاد این کشور از آمریکا سبقت خواهد گرفت. در مقابل کشورهایی که در دنیا، با تورم بالا در دوره بلندمدت دستوپنجه نرم میکند، نتوانستند به رشد اقتصادی بالا برای توسعه دست پیدا کنند.
ونزوئلا یکی از کشورهایی است که صدرنشین کشورها از نظر تورم بوده و طی یک دهه اخیر با موج قابل توجهی از خروج سرمایه، مهاجرت و افزایش فقر روبهرو شده است. بالا بودن نرخ تورم، در یک کشور تولید را از کار میاندازد، زیرا تولیدکنندگان همواره از افزایش قیمتها جا میمانند و در نهایت سرمایه خود را به جای تولید به بازارهای دارایی نظیر ملک و ارز گسیل خواهند کرد.
از سوی دیگر، بیثباتی و بالا بودن تورم، باعث خواهد شد جریان خروج سرمایه از اقتصاد نیز تشدید شود و این سرمایه به مناطقی مهاجرت کنند که سیاستگذاران آن کشور چشمانداز بهتری از آینده برای فعالان اقتصادی ترسیم کند. بنابراین تجربه کشورها و توصیه اقتصاددانان این است که برای رونق پایدار در ابتدا لازم است در فضای اقتصاد ثبات ایجاد کرد. البته بخشی از این ثبات اقتصادی، ناشی از کاهش ریسکهای سیاسی و بهبود روابط اقتصادی فرامرزی خواهد بود. در یک دهه اخیر اقتصاد ایران، هر زمان که اخبار مثبت از فضای بین المللی منعکس میشد، هم به ثبات قیمتها و هم به بهبود شرایط تولید کشور کمک میکرد.