• یکشنبه 28 خرداد 1402 :: 03:08

خشکسالی انباشته، فلات ایران را از مناطق نیمه‌بیابانی به مناطق خشک و بیابانی نزدیک‌تر می‌کند.

Still on the road to drought

نویسنده: زهرا رفیعی

چند دهه طلب هیدرولوژیک زمین از آسمان با بارش‌های بالاتر از میانگین سالانه و حتی سیل صاف نمی‌شود. هیچ اکوسیستمی تنشی را که کمبود بارش چند‌ساله ایجاد کرده، نمی‌تواند جبران کند به‌خصوص اینکه سرزمین درگیر 2عامل تغییر اقلیم و عدم مدیریت صحیح منابع آبی به طور همزمان باشد. آمارهای مرکز ملی اقلیم و مدیریت بحران خشکسالی و وزارت و شرکت مدیریت منابع آب ایران نشان می‌دهد که 3ماه مانده به پایان سال آبی جاری وضعیت بارش کردستان، یزد، چهارمحال و بختیاری، خوزستان، بوشهر، ایلام و کهگیلویه و بویر احمد کمی بهتر از میانگین سالانه است. خشکسالی انباشته، توصیف فلات ایران را از مناطق نیمه‌بیابانی به مناطق خشک و بیابانی نزدیک‌تر می‌کند.

کوچ اجباری اثر تجمعی خشکسالی است

احد وظیفه، رئیس مرکز ملی اقلیم و مدیریت بحران خشکسالی سازمان هواشناسی کشور:

کمبود آب می‌تواند از ترکیب عوامل «نبود بارندگی در یک دوره مشخص» ‌یا از «بارگذاری اضافی در مصرف آب» در هر حوضه آبریز ایجاد شود. هر کدام از این دو عامل به‌تنهایی نیز می‌‌تواند باعث خشکسالی شود. آمارها نشان می‌دهد که میانگین بارش در 45‌سال اخیر رو به کاهش است. ترکیب این مسئله با افزایش میانگین دما در همین بازه زمانی، دسترسی به منابع آبی را کمتر از قبل کرده است. در 50‌سال اخیر میانگین دما در ایران 2 درجه افزایش داشته است. هر یک درجه افزایش دما توان تبخیر را با توجه به شرایط اقلیمی در کشور 6‌درصد افزایش می‌دهد. در واقع کاهش بارش و افزایش دما دسترسی به منابع آب را کمتر از قبل کرده است. دخالت‌های انسانی بدون توجه به توان اقلیمی و تداوم پایدار زندگی بر سرعت و شدت خشکسالی اضافه کرده است. خشکسالی در استان‌هایی مثل خراسان رضوی و سیستان و بلوچستان وارد مرحله «خشکسالی اقتصادی و اجتماعی» شده و معیشت بخش گسترده‌ای از مردم را تحت تاثیر قرار داده است. مهاجرت اقلیمی در این مناطق دور از انتظار نیست.

اگر کشور صرفا درگیر تغییرات دوره‌ای بود، می‌شد کاهش دوره‌ای بارش را آنچنان که ساکنان کویر با حفر قنات مدیریت کرده‌اند، مدیریت کرد. اما در 3دهه اخیر تعداد سال‌های خشک به‌مراتب بیشتر شده و تر‌سالی‌های موجود، اثر خشکسالی‌های دراز‌مدت را خنثی نکرده است. اثر تجمیعی خشکسالی‌ها کشور را به سمت خشکیدگی برده است. در این بین سوء‌استفاده از منابع آبی زیرزمینی و سطحی بر تاثیر خشکسالی‌های انباشته افزوده است. ویلاسازی، توسعه باغ ها و مزارع به هر روشی حتی در مکان‌هایی که پتانسیل کافی آب در آنجا وجود ندارد، حاصل جمع آب را در کشور کمتر از قبل کرده است. آنچه به عنوان فرونشست در دشت‌های کشور رخ می‌دهد، ماحصل عدم توجه سیاستگذاران به برنامه‌های آمایش سرزمین است. بیشتر آبخوان‌های کشور به آخرین مرحله از حیات خود یعنی فرونشست رسیده‌اند. انسان به عنوان بخشی از طبیعت است و اثرات تخریب زیستگاه شامل حال او هم خواهد شد. اخیرا در دل کویر در استان کرمان نیروگاه گازی که نیاز آبی بسیار بالایی دارد، احداث شده است. آب این صنعت قطعا از منابع آب زیرزمینی تامین خواهد شد که اصلا توجیه محیط زیستی ندارد.

تغییر اقلیم در جاده چالوس

رضا شهبازی، مدیرکل دفتر بررسی مخاطرات زیست‌محیطی سازمان زمین‌شناسی:

مهم‌ترین ویژگی‌های تغییر اقلیمی که در کشور حاکم است، تغییر الگوی بارش و خشکسالی‌های شدید است. نمونه آن رانش زمین در جاده چالوس است؛ در فصلی که کمتر انتظار داریم، سیل‌های خیلی شدید را تجربه می‌کنیم و در حالی که در فصل پاییز و زمستان که بارش‌های مؤثر را انتظار داریم، کمتر بارش را شاهد هستیم. نمونه دیگر این رخدادها سیل‌های بسیار وسیع در اسفند‌۹۷ و فروردین و اردیبهشت‌۹۸ است. قبل از این دو سال، کشور خشکسالی‌های بسیار شدید را پشت سر گذاشته بود. اینها رخدادهای نامتعارفی هستند که به آنها «رخدادهای حدی» می‌گویند که در حال حاضر شانس وقوع آنها دائم بیشتر و بیشتر می‌شود؛ به این معنا که در زمان‌های کوتاه‌تر پدیده‌های حدی مانند سیل‌های مخرب را تجربه می‌کنیم. تجربه‌کردن خشکسالی‌ها و دوره‌های خشکی شدیدتر در زمان‌های کوتاه‌تر از دیگر تبعات رخدادهای حدی است. اینها در حالی است که فشار ما بر منابع و جمعیت بیشتر شده و در کنار آن از آنجایی که استانداردهای زندگی در حال تغییر است، خواسته‌های مردم تغییر کرده ‌و بر این اساس فشار آنها بر منابع طبیعی نیز افزایش یافته است.

 همچنان در مسیر خشکسالی



دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.

رفتن به بالا